㋡ mini ㋡
☼...We しѺ√乇 Summer ...☼

 hey smiley

 سلام. به وبلاگ Mini Girl خوش اومدید.

راستی جیــــ...گـ...ــــــــــرا

لطفا نظر بدین و در نظر سنجی ها شرکت کنین

 

لوگوی جدید درست کردم

فقط چون ناشیانه این کارو کردم اصلا روی عکس لوگوم هیچی ننوشته!

دارم روش کار میکنم ببینم درست میشه یا نه!

 

دیگه به بزرگی خودتون ببخشین

 

خوشحال میشم تو وبتون بذارین

 اینم کدش

 

<p align="center"><a href="http://www.miniweb.loxblog.com" target="_blank"><img border="0" src="http://upload7.ir/images/49737914643077458076.gif"  width="130" alt="Mini....Web♥ click fast♥"  height="150"></a><br><input onclick="this.select()" type="text" width="356" name="T1" size="15" value='<!-- start logo cod off http://www.miniweb.loxblog.com --><p align="center"><p align="center"><a href="http://www.miniweb.loxblog.com" target="_blank"><img border="0" src="http://upload7.ir/images/49737914643077458076.gif"  width="130" height="150" alt="Mini....Web♥ click fast♥"></a></p><!--finish logo cod off http://www.miniweb.loxblog.com -->' dir="ltr" ></p><div style="display:none"><a href="http://blogers.ir">وبلاگ</a>-<a href="http://blogers.ir/cod/make-logo-banner-cod/">کد لوگو و

 

بـــــــ...ــــای تا هـــــ...ـــــای

 

 

 

+ دو شنبه 6 خرداد 1398 ساعت 21:18 توسط ♣ Mini girl ♣
 
 
 
 
 
 
 
بدو بیا ادامه ....

ادامه مطلب
+ چهار شنبه 27 شهريور 1392 ساعت 16:46 توسط ♣ Mini girl ♣
 سلام.برو ادامه مطلب تا مراحلشو ببینی!
 
شد این!!!     
 
 
 
شکلک های محدثه

ادامه مطلب
+ جمعه 15 شهريور 1392 ساعت 13:34 توسط ♣ Mini girl ♣
این تست از کتاب" كوكولوژي" اثر «تاداهياكو ناگاوو» و « ايسامو سايتو» که بازي‌هاي جذاب و سرگرم‌كننده
خودشناسي و روان‌شناسي را دربردارد، انتخاب شده اين كتاب توسط چكاد سرامي و شاهين دهقان ترجمه شده است.
كوكولوژي (kokology) تركيب دو واژه كوكورو (kokoro) به معناي ذهن، روح و احساسات در زبان ژاپني و لوژي (logia)
به معناي شناختن و مطالعه به زبان يوناني است.مطالب و مباحث اين كتاب براي هر فردي در سنين مختلف جذاب خواهد بود و به
همين دليل يكي از پرفروش‌ترين كتاب‌ها در دو كشور آمريكا و ژاپن بوده است.

پرنده آبی


روزی پرنده ای آبی رنگ ناگهان از پنجره وارد اتاق شما میشود و در آنجا به دام می افتد.
چیزی در این پرنده شما را به خود جذب میکند و تصمیم میگیرید آن را نگه دارید.
اما روز بعد در عین شگفتی متوجه میشید رنگ پرنده از آبی به زرد تغییر کرده است.
این پرنده استثنایی دوباره تغییر رنگ می دهد و در صبح روز سوم به رنگ قرمز روشن در می آید و در روز چهارم سیاه رنگ است.

سوال؟

اکنون روز پنجم است، وقتی از خواب برمی خیزید این پرنده چه رنگی است؟

1. پرنده تغییر رنگ نمی دهد و سیاه باقی می ماند.
2. پرنده به رنگ آبی که در ابتدا داشت باز میگردد.
3. پرنده سفید می شود.
4. پرنده طلایی می شود.


جواب ها باید در همین 4 جواب بالا جستجو بشه و رنگ های دیگه مثل سبز ، بنفش ، زرد و بی رنگ مد نظر نیست.

خوب فکر کنید، هر وقت به نتیجه رسیدید پایین این ایمیل رو بخونید
با توجه به توضیحات بالا باید متوجه شده باشید که به هیچ وجه سرکاری نیست.
پس با احساس خودتون جواب بدید و بعد جواب رو ببینید!
.
.
[
.
.
.
.
.
.
.
.
 جواب تست شناخت احساسات :
پرنده ای که در اتاق شما بدام افتاد، نماد خوشبختی است، اما ناگهان تغییر رنگ داد و در شما دلهره و اضطرابی نسبت به ناپایداری خوشی و شادمانی بوجود آورد.
عکس العمل شما در این وضعیت نشان دهنده ی پاسخ شما به مشکلات و بلاتکلیفی ها در زندگی واقعی است.

1. کسانی که گفتند پرنده سیاه باقی میماند دیدگاهیی بدبینانه دارند.

آیا شما باور دارید اوضاع هیچ وقت بهبود نمی یابد؟ به یاد داشته باشید همیشه پایان شبه سیه سپید است.

2. کسانی که گفتند پرنده دوباره آبی میشود خوش بین و عمل گرا هستند.
شما باور دارید زندگی ترکیبی از خوب و بد است و مقابله کردن و سرسختی نشان دادن در برابر این واقعیت سودمند نیست. مشقات و ناملایمات را با خونسردی می پذیرید و اجازه می دهید زندگی روال طبیعی خود را طی کند. این دیدگاه باعث میشود از تلاطم ناملایمات و سختیها با موفقیت بیرون آیید.

3. کسانی که گفتند پرنده سفید میشود در برابر فشارهای زندگی مصمم و خونسردند.
شما در زمان بحران وقت خود را در تردید و دودلی تلف نمی کنید اگر وضعیت بغرنج شود ترجیح میدهید جلوی ضرر را بگیرید و به دنبال راه دیگری برای رسیدن به هدفتان می گردید و در غم و اندوه گرفتار نمی شوید. این روش محتاطانه بدین معنی است که اوضاع بطور طبیعی بر وفق مراد شما پیش خواهد رفت.

4. کسانی که گفتند پرنده طلایی میشود ، بی باک و نترس هستند.
شما معنی بحران را نمیدانید برای شما هر بحرانی ، یک فرصت است. این جمله ناپلئون که گفته است «غیر ممکن ... ، این واژه فرانسوی نیست » درمورد شما صدق میکند. اما مواظب باشید این اعتماد به نفس زیاد ، مرز بین شجاعت و حماقت را از بین نبرد



+ جمعه 15 شهريور 1392 ساعت 13:31 توسط ♣ Mini girl ♣

 

 

+ چهار شنبه 13 شهريور 1392 ساعت 16:10 توسط ♣ Mini girl ♣

+ پنج شنبه 7 شهريور 1392 ساعت 17:27 توسط ♣ Mini girl ♣

ترول های جدید, ترول های بامزه و خنده دار

 

 

 

 

 

 

 

terol patugh ir 7 ترول های خنده دار جدید

 

 

 

ترول فارسی - خلیج فارسی نه خلیج عربی!!!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

+ پنج شنبه 7 شهريور 1392 ساعت 17:1 توسط ♣ Mini girl ♣

 

 

 

 

 

 

ترول ایرانی, ترول, عکس های خنده دار

 

 

 

ترول ایرانی, ترول, عکس های خنده دار

 

 

+ سه شنبه 5 شهريور 1392 ساعت 12:9 توسط ♣ Mini girl ♣

+ چهار شنبه 30 مرداد 1392 ساعت 12:22 توسط ♣ Mini girl ♣

+ چهار شنبه 30 مرداد 1392 ساعت 12:16 توسط ♣ Mini girl ♣

 

 

 

 

 

 

 

+ چهار شنبه 30 مرداد 1392 ساعت 12:10 توسط ♣ Mini girl ♣

+ چهار شنبه 30 مرداد 1392 ساعت 12:9 توسط ♣ Mini girl ♣

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

+ چهار شنبه 30 مرداد 1392 ساعت 11:32 توسط ♣ Mini girl ♣

Lulzshirts

+ یک شنبه 27 مرداد 1392 ساعت 21:59 توسط ♣ Mini girl ♣

اصفهانی و سرعت زیاد !!!!  

 
اصفهانيه داشته توي اتوبان با سرعت ۱۸۰ كيلومتر در ساعت مي رفته كه پليس با دوربينش شكارش مي كنه و ماشينشو متوقف مي كنه. پليسه مياد كنار ماشينو ميگه: گواهينامه و كارت ماشينو بدين. اصفهانيه ميگه: منگواهينامه ندارم. اين ماشينم مالي من نيست. كارتا ايناشم پيشي من نيست. من صَحَبي ماشينا كُشتم آ جنازشا انداختم تو صندق عقب. حالاوَم داشتم ميرفتم از مرز فرار كنم، شوما منا گرفتين. پليسه كه حسابي حيرت زده شده بوده بيسيم ميزنه به فرمانده اش و عين قضيه رو تعريف مي كنه و درخواست كمك مي كنه. فرمانده اش هم ميگه تو كاري نكن من خودم دارم ميام. فرمانده دراسرع وقت خودشو به محل ميرسونه و به راننده اصفهاني ميگه: آقا گواهينامه؟ اصفهانيه گواهينامه اش رو از تو جيبش در مياره ميده به فرمانده. فرمانده ميگه: كارت ماشين؟ اصفهانيه كارت ماشين كه به نام خودش بوده رو از تو جيبش در مياره ميده به فرمانده. فرمانده ميگه: در صندوق عقبو باز كن. اصفهانيه درو باز ميكنه و فرمانده ميبينه كه صندوق هم خاليه. فرمانده كه حسابي گيج شده بوده، به اصفهانيه ميگه: پس اين مأمور ما چي ميگه؟! اصفهانيه ميگه: چي ميدونم، والا جناب سرهنگ! حتماً الانم ميخاد بگدمن داشتم ۱۸۰ تا سرعت ميرفتم؟
+ سه شنبه 22 مرداد 1392 ساعت 13:5 توسط ♣ Mini girl ♣
آماده‌ی تجربه‌ی توهّم هستید؟
روی لینک زیر کلیک کنید سپس روی گزینه‌ی "Let's get trippy" و پس از آن روی "OK, start" کلیک کنید، برای 30 ثانیه به مرکز صفحه خیره شوید سپس بلافاصله به دستی که با آن موس را گرفته‌اید نگاه کنید. به هیچ‌وجه دست خود را تکان ندهید. شگفت‌زده نشويد؛ چرا كه نام اين پديده‌ی علمي"cenesthetic hallucination"
یا توهّم احساس مشترک است.
 
+ سه شنبه 22 مرداد 1392 ساعت 13:0 توسط ♣ Mini girl ♣

سلام بیا تو ادامه که عکسایه بامزه ازترکیب سر انسان با بدن حیوان درست شده گذاشتم

 

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net


ادامه مطلب
+ دو شنبه 7 مرداد 1392 ساعت 16:32 توسط ♣ Mini girl ♣

 

یه شب سه نفر اشتباهي دستگير ميشن و در نهايت ناباوري به اعدام روی صندلی الکتریکی محکوم ميشن....
نوبتِ نفر اول میشه که بشینه روی صندلیوقتی میشینه میگه : من توی دانشگاه , رشته خداشناسی خوندم و به قدرت بی پایان خدا اعتقاد دارم .... میدونم که خدا نمیذاره آدم بیگناه مجازات بشه ....
کلید برق رو میزنن ... ولی هیچ اتفاقی نمیفته ....
به بی گناهیش ایمان میارن و آزادش میکنن ...
نفر دوم میشینه روی صندلی و میگه : من توی دانشگاه حقوق خوندم ....
به عدالت ایمان دارم و میدونم واسه آدم بی گناه اتفاقی نمیفته ...
کلید برق رو میزنن و هیچ اتفاقی نمیفته ...
به بی گناهی اون هم اعتقاد میارن و آزادش میکنن ....
نفر سوم میاد روی صندلی و میگه : من توی دانشگاه , رشته برق خوندم و به شما میگم که وقتی این دو تا کابل به هم وصل نباشن هیچ برقی وصل نمیشه به صندلی
خوب بقيه داستان هم مشخصه، مسوولين زندان مشكل رو ميفهمن و موفق به اعدام فرد ميشن 
 .... 
نتيجهلازم نيست همه جا راه حل مشكلات رو عنوان كنيد ...!!!
+ دو شنبه 17 تير 1392 ساعت 12:30 توسط ♣ Mini girl ♣
مرد فقیرى بود که همسرش کره مى ساخت و او آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت،آن زن کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت. مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل وسایل لازم خانه را مى خرید.روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند.هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود.او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است.مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت:ما ترازویی نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنهقرار مى دادیم!

 

+ دو شنبه 17 تير 1392 ساعت 12:25 توسط ♣ Mini girl ♣

 

یه همایشی برای زنها به اسم چگونه با همسر خود عاشقانه زندگی کنید برگزار شده بود.


توی این همایش از خانومها سوال شد : چه کسانی عاشق همسرانشون هستند ؟
همه ی زنها دستاشون رو بالا بردن ..


سوال بعدی این بود که : آخرین باری که به همسرتون گفتید عاشقش هستید کی بود؟
بعضی ها گفتن امروز ... بعضی ها گفتن دیروز... بعضی ها هم گفتند یادشون نمیاد ..


بعد ازشون خواستند که به همسرانشون اس ام اس بفرستند و بگن: همسر عزیزم من عاشقت هستم
همه این کار رو کردند. ازشون دوباره درخواست کردند گوشی شون رو بدن به
کناریشون تا جواب اس ام اسهایی که براشون اومد بود رو بلند بخونن ..


خوب یکسری از جواب اس ام اس ها رو براتون نوشتم::

- شما؟


- اوه مادر بچه های من ، مریض شدی؟


عزیزم منم عاشقتم , حالا که چی ؟ بازم ماشین رو کجا کوبوندی؟


- من منظورت رو متوجه نمی شم؟


- باز دویاره چه دست گلی به آب دادی ؟ این سری دیگه نمی بخشمت!!


-  خوب برو سر اصل مطلب ، چقدر پول لازم داری؟


- من دارم خواب می بینم ؟


- اگه نگی این اس ام اس رو واقعا برای کی فرستادی قول میدم یکی رو بکشم!!


- ازت خواستم دیگه تو مشروب خوردن زیاده روی نکنی!!

+ دو شنبه 17 تير 1392 ساعت 11:36 توسط ♣ Mini girl ♣
ﺭﻓﺘﻢ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﻭﺳﺘﻢ ،ﺩﻳﺪﻡ ﻳﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﺎﻛﻲ ﺍﻭﻣﺪ ﺗﻮ،ﻟﭗ ﺗﺎﺑﺸﻮ ﻛﻮﺑﻴﺪ ﺭﻭﻣﻴﺰ،ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﻟﭗ ﺗﺎﺑﺘﻮﻥ خرابه من اینو نمیخوام!
 
دوستم:چرا؟
 

ﺩﺧﺘﺮﻩ : ﻣﻦ ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﻢ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻟﺐ ﺗﺎﺏ ﻗﺪﻳﻤﻴﻤﻮ ﺭﻭﻱ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﻳﺰﻡ!

ﺩﻭﺳﺘﻢ : ﺧﺎﻧﻢ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﻩ ،ﻣﻴﺸﻪ ﻟﻄﻔﺎ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭﻭ ﺟﻠﻮﻱ ﻣﻦ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﻳﻦ؟

ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻟﭗ ﺗﺎﺑﺸﻮ ﺭﻭﺷﻦ ﻛﺮﺩ ،ﻳﻪ ﻣﻮﺱ ﻫﻢ ﺍﺯ ﻛﻴﻔﺶ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ ﺭﻭﻱ ﻓﺎﻳﻞ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮﺵ ﺑﺎﻣﻮﺱ ﺭﺍﺳﺖ ﻛﻠﻴﻚ ﻛﺮﺩﻭ cut ﺭﻭﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﺮﺩ ﻣﻮﺱ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻟﺐ ﺗﺎﺏ ﺟﺪﺍ ﻛﺮﺩ.ﺑﻌﺪﺵ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﻣﻮﺱ ﻭﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭﺑﻪ ﻟﺐ ﺗﺎﺏ ﺟﺪﻳﺪﻩ ﻭﺻﻞ ﻛﺮﺩ . ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺭﺍﺳﺖ ﻛﻠﻴﻚ ﻛﺮﺩ ﻭﺍﺯ ﺍﻭﻧﺠﺎ پیست ﺭﻭ ﺯﺩ !!

ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺳﻜﺘﻪ ﻛﺮﺩ ﻣﺮﺩ.... ﻣﻨﻢ ﺍﺯﺑﺎﺯﻣﺎﻧﺪﮔﺎﻥ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺍﻡ


+ جمعه 14 تير 1392 ساعت 20:53 توسط ♣ Mini girl ♣

ﯾﻪ ﺭﻭﺯﻩ ﺁﻓﺘﺎﺑﯽ ﯾﻪ ﺧﺎﻧﻢِ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺭﻭﯼ ﻋﺮﺷﻪ
ﮐﺸﺘﯽ ، ﺩﺭ ﺳﻮﺍﺣﻞ ﻣﮑﺰﯾﮏ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩ
ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺍﻟﻤﺎﺱ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎﯾﺶ ﺍﺯ
ﺍﻧﮕﺸﺘﺶ ﺳﺮ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺗﻮ ﺁﺏ ﻭ ﺯﻥ ﺑﺎ
ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﺳﻔﺮ ﺭﺍ ﺳﭙﺮﯾﮑﺮﺩ...
... ﭘﺲ ﺍﺯ15ﺳﺎﻝ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﻬﺮﻩ ﻣﮑﺰﯾﮑﻮ ﺳﯿﺘﯽ ﺭﻓﺘﻪ
ﺑﻮﺩ ، ﺩﺭ ﯾﮏ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺳﺎﺣﻞ ﺳﻔﺎﺭﺵ
ﺧﻮﺭﺍﮎ ﻣﺎﻫﯽ ﺩﺍﺩ ، ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﻣﺎﻫﯽ ﺭﻭ
ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ ﯾﻪ ﺟﺴﻢ ﺳﻔﺖ ﻭ ﺳﺨﺖ ﺯﯾﺮ ﺩﻧﺪﻭﻧﺶ
ﺣﺲ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ ﺩﯾﺪ
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻣﺎﻫﯿﻪ
ﻧﮑﻨﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮﻩ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ﺑﺎﺑﺎ ﺗﻮ ﺩﯾﮕﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﺨﯿﻠﺖ ﻗﻮﯾﻪ!!!! :

 

 

 

 

 

 

ﯾﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﭼﯿﻨﯽ ﺩﺍﺷﻢ !
ﺑﺮﺍﻯ ﻋﻴﺎﺩﺗﺶ ﺗﻮ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﮐﻨﺎﺭ
ﺗﺨﺘﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪﻡ... ﺩﻭﺳﺖ ﭼﯿﻨﯿﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ
ﮔﻔﺖ:

ﭼﻴﻨﮓ ﭼﻮﻧﮓ ﭼَﻦ ﭼﻮﻭﻥ ﻭ ؛ ﺟﺎﻥ ﺩﺍﺩ!!..
ﺑﺮﺍﻯ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺍﻳﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﻪ ﻛﺸﻮﺭ ﭼﻴﻦ ﺳﻔﺮ
ﻛﺮﺩﻡ!...
ﻭ ﺩﺭ ﺍﻭﻥ ﺟﺎ ﺍﺯ ﯾﻪ ﻣﺮﺩ ﭼﯿﻨﯽ ﻣﻌﻨﯿﺶ ﺭﻭ
ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﻭ ﺍﻭﻥ ﻣﺮﺩ ﭼﯿﻨﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ :
.
.
. . ﭘﺎﺗﻮ ﺍﺯ ﺭﻭ ﺷﻴﻠﻨﮓ ﺍﻛﺴﻴﮋﻥ ﻭﺭﺩﺍﺭ

 

 

 

 

ارتباطات توی ایران اینجوریه که به طرف ایمیل می‌زنی
بعد باید اس‌ام‌اس بفرستی ایمیلتو چک کن
بعد باید زنگ بزنی بگی اس‌ام‌اساتو چک کن

 

+ سه شنبه 28 خرداد 1392 ساعت 21:30 توسط ♣ Mini girl ♣

+ سه شنبه 28 خرداد 1392 ساعت 21:26 توسط ♣ Mini girl ♣

 

               

+ یک شنبه 12 خرداد 1392 ساعت 15:6 توسط ♣ Mini girl ♣

 یک خانم 45 ساله حملهء قلبی داشت و در بیمارستان بستری بود .


 در اتاق جراحی کم مونده بود مرگ را تجربه کند كه خدا رو دید و پرسید:

آیا وقت من تمام است؟

خدا گفت:نه شما 43 سال و 2 ماه و 8 روز دیگه عمر می کنید .

بنابراين پس از بهبود يافتن خانم تصمیم گرفت در بیمارستان بماند و 

عملهای زیر را انجام دهد:

1- کشیدن پوست صورت   
2- تخلیهء چربیها(لیپو ساکشن)    3- جمع و جور کردن شکم .

 
و صد البته به فکر رنگ کردن موهاش و سفید کردن دندوناش هم بود !!!!

از اونجايي كه او زمان بيشتري براي زندگي داشت از اين رو او تصميم 

گرفت كه بتواند بيشترين استفاده را از اين موقعيت (زندگي) ببرد.

يكي دو ماه بعد ، پس اتمام آخرين عمل زيبايي بعد از مرخص شدن از 

بيمارستان در حالي كه ميخواست از خيابون رد بشه با يه ماشين تصادف 

كرد و كشته شد . !!!

وقتی با خدا روبرو شد او پرسید: من فکر کردم شما فرمودید من 43 سال 

دیگه فرصت دارم چرا شما مرا از زیر آمبولانس بیرون نکشیدید
؟



خدا جواب داد :



اِ اِ اِ شما بوووووودی ???? چقدر عوض شدی نشناختمتون!!!!!!!!!!!!!!!!!!

+ دو شنبه 6 خرداد 1392 ساعت 16:24 توسط ♣ Mini girl ♣

جوک خنده دار, مطالب طنز

پسره تو كليسا نشسته بوده، يهو مي‌بينه يه دختر خيلي خوشگل  مياد تو. ميدوه ميره پشتِ يه مجسمه قايم ميشه. دختره مياد ميشينه جلوي محراب و ميگه: اي خدا! تو به من همه چي دادي ، پول دادي ، قيافه دادي ، خانواده خوب دادي... فقط ازت يه چيز ديگه ميخوام... اونم يه شوهر خوبه ...يا حضرت مسيح‌! خودت كمكم كن! پسره از پشت مجسمه مياد بيرون ميگه: عيسي هل نده!‌ هل نده زشته ، خودم ميرم

75

 

غضنفر ميره رستوران، گارسون ميخواد بزارتش سر كار ميگه: غذاي امروز «كوجی پورو تياپوفو ساخارينو گلاسه» با «ليمو» است! غضنفر ميگه : «كوجی پورو تياپوفو ساخارينو گلاسه» با چي؟

 

49

 

به آسمون نگاه ميکنم تو رو ميبينم ... به دريا نگاه ميکنم تو رو ميبينم  ... به دشت های سبز نگاه ميکنم تو رو

ميبينم و حتی وقتی به قلبم نگاه ميکنم تو رو ميبينم ... بابا بيا برو اونطرف بگذار يه چيز بهتر ببينيم!

 

77

يه بچه ايي تازه بدنيا اومده بوده ، شير مامانشو نمي خورده ، هر زن ديگه اي هم آوردن ، فايده نداشته بچه

شير اونا رو هم نمي خورده تا اينکه يه زن سياه ميارن بچه شيرشو مي خوره بابائه مي گه : آهان ، پدر سوخته ،

تو شيرکاکائو مي خواستي ما نمي دونستيم.

34

 

 
امروز به من ثابت شد که ۲۰۱۲دنیا تموم نمیشه

اخه یه چیپس خریدم انقضاشو نوشته بود ۲۰۱۵

 
16
 

پسر: عزیــــــــــــزم!!!

دختر: جووونـــــم!!!

پسر: گــــــــــلِ من!!!

دختر: جانــــم؟؟

پسر: عشــــــقم!!!

دختر: جان؟؟؟

پسر: زندگـــی من!!!

دختر: بله؟؟؟

پسر: نفسِ من!!!

دختر: زهـــرمار! بازم اسمم یادت رفته؟؟؟!!
+ جمعه 20 ارديبهشت 1392 ساعت 13:46 توسط ♣ Mini girl ♣
+ چهار شنبه 16 اسفند 1391 ساعت 22:5 توسط ♣ Mini girl ♣

آموزش اصفهانيه به پسرش درمورد پست کردن نامه بدون تمبر: خب حواسدا جمع کون ! آدرسی گیرنده را بجافرستنده بنویس، آبندازش توصندوقی پست .اوقت پست میبیند تمبرندارد پس میفرسدش برا فرستنده!

+ چهار شنبه 16 اسفند 1391 ساعت 22:3 توسط ♣ Mini girl ♣

 
چند وقتي بود در بخش مراقبت هاي ويژه يك بيمارستان معروف، بيماران يك تخت بخصوص در حدود ساعت ۱۱ صبح روزهاي يكشنبه جان مي سپردند و اين موضوع ربطي به نوع بيماري و شدت وضعف مرض آنان نداشت.

اين مسئله باعث شگفتي پزشكان آن بخش شده بود به طوري كه بعضي آن را با مسائل ماوراي طبيعي و بعضي ديگر با خرافات و ارواح و اجنه و موارد ديگر در ارتباط مي دانستند.

كسي قادر به حل اين مسئله نبود كه چرا بيمار آن تخت درست در ساعت
۱۱ صبح روزهاي يكشنبه مي ميرد.

به همين دليل گروهي از پزشكان متخصص بين المللي براي بررسي موضوع تشكيل جلسه دادند و پس از ساعت ها بحث و تبادل نظر بالاخره تصميم بر اين شد كه در اولين يكشنبه ماه، چند دقيقه قبل از ساعت
۱۱ در محل مذكور براي مشاهده اين پديده عجيب و غريب حاضر شوند.

در محل و ساعت موعود، بعضي صليب كوچكي در دست گرفته و در حال دعا بودند، بعضي دوربين فيلمبرداري با خود آورده و ...
دو دقيقه به ساعت
۱۱ مانده بود كه « پوكي جانسون» نظافتچي پاره وقت روزهاي يكشنبه وارد اتاق شد. دوشاخه برق دستگاه حفظ حيات  را از پريز برق درآورد و دوشاخه جاروبرقي خود را به پريز زد و مشغول كار شد !!!


+ پنج شنبه 12 بهمن 1391 ساعت 14:20 توسط ♣ Mini girl ♣

 

‎699666999999666999999666996666666996666699999666669966666699 
699669999999969999999966699666669966669966666996669966666699 
699666999999999999999666669966699666699666666699669966666699 
699666669999999999996666666996996666699666666699669966666699 
699666666699999999666666666699966666669966666996666996666996 
699666666666999966666666666699966666666699999666666669999666

 

شماره های بالا را انتخاب کن.

اول ctrl+f را بزن.

بعد 9 رو بزن.

بعدش هم ctrl+enter

چی می بینی؟

 

+ جمعه 7 مهر 1391 ساعت 13:58 توسط ♣ Mini girl ♣
Flying Icon

انتخاب بهترين وبلاگ ماه

Get a Glitter Calendar Click Here
Wild Dancing Thanksgivng Turkey

دریافتــ کد موســــ

کد های زیبا ساز شکر و نمک:http://xx-lover-xx.LOXBLOG.COM/

牡丹とみかん

Lioc English
Image by Cool Text: Logo and Button Generator - Create Your Own Logo For fun
Mini Web
Image by f="http://cooltext.com">Cool Text: Logo and Button Generator - Create Your Own Logo

Mini Web

کد هدایت به بالا

آیلار دیزاین

کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کد ِکج شدَنِ تَصآویر

Mini....Web♥ click fast♥